«ألا إنَّه بكل شىء محيط»(فصلت(41)، آيه 54.)؛ «او بر همه چيز احاطه دارد».
بنابراين فلسفه تغيير قبله را بايد در جاى ديگر جست و جو كرد.
خداوند جهت ندارد؛ ولى ما انسانها در زندگى و حيات مادى و معنوى خود، نيازمند جهت هستيم و قبله، تعيين كننده جهت حركت مسلمانان در طول تاريخ بوده و هست. اگر فرض كنيم كه نماز بدون قبله بود، چه اتفاقى میافتاد؟
هر كس به سمتى نماز میخواند و همين امر موجب میشد تا عدهاى، جهتى را ترجيح بدهند و ديگران را نيز به آن دعوت كنند؛ مثلاً عدهاى به مشرق، برخى به مغرب، گروهى به شمال، برخى به جنوب و... اين موضوع خود عاملى براى تفرقه و نزاع و درگيرى میشد؛ حال آنكه اكنون نماز صفوف را متحد و يكپارچه میكند. علاوه بر اين میتوان فلسفهی قبله را در موارد زير دستهبندى كرد:
1 - توجه به خانه توحيد و به نداگر يكتاپرستى حضرت ابراهيم(ع)؛
2 - توجه به زادگاه و خاستگاه دعوت توحيدى پيامبر(ص)؛
3 - توجه دادن به اولين بنا و معبد روى زمين؛
4 - وحدتبخشى به صفوف مسلمانان؛
5 - ايجاد روح جامعهپذيرى و الفت در بين مسلمانان و جوامع اسلامى؛
6 - ايجاد هويت مستقل فرهنگى در جامعه اسلامى.
:: موضوعات مرتبط: پرسمان، ،
:: برچسبها: خداوند, مکان, قبله, وحدت,